محبت

او مهربان است.

محبت

او مهربان است.

جکستان باستان

به غضنفر میگن خسته نباشی. میگه: اگه باشم ، چه غلطی میکنی ؟! 

غضنفر ازدواج میکنه و هر شب تنها میخوابیده. زنش میگه: نمیخوای بوسم کنی، کاری کنی؟ میگه: نه ! من زن گرفتم این کارا رو بذارم کنار 

یه روز سوپوره میاد دمه خونه ی غضنفر میگه: آشغال دارین؟ غضنفر داد میزنه: خانوم توی خونه آشغال داریم ؟ زنش میگه: آره داریم . غضنفر میگه: آره داریم، نمی خوایم 

عباس آقا نصفه شب بلند میشه آب می خوره میگه: سلام بر حسین دزده از زیر تخت میگه : سلام عباس آقا 

به غضنفر می گن: به زنبورهایی که از کندو محافظت می کنن چی می گن؟ می گه: خسته نباشید 

استاد اسامی بچه ها را یکی یکی می خواند، رسید به اسم «بارانه». شخص مورد نظر را که پیدا کرد پرسید: واسه چی بارانه؟ دختر جواب داد: واسه این که روز تولدم بارون میومده. برادر اهل دلی از ته کلاس گفت: خوبه اون روز آفتابی نبوده 

غضنفر توی جنگ داشته گشاد گشاد راه میرفته میگن تو چرا اینجوری راه میری ؟ میگه : همه رو توی جنگ شیمیایی کردن نامردا منو فیزیکی 

یه روز غضنفر میفته دنبال دختره با سنگ میزنه توو سرش . بهش میگه خوب مختو زدم ها! 

غضنفر میره خونه یک میلیونره، ‌دویست میلیون نقد می‌دزده. بعد زنگ میزنه خونه یارو میگه: بچه رو بیارین پولارو ببرین 

طرف رفت خواستگاری ,بابای دختره گفت مهریه 1000 سکه, طرف گفت زیاده یکی پیدا کردم 14 سکه تازه حامله هم هست!!! 

زن یارو بهش میگه: شوهر همسایه، هر روز صبح که می‌خواد از خونه بره بیرون زنش رو بوس می کنه، تو چرا این کار رو نمی‌کنی؟ یارو میگه: آخه من که زن همسایه رو خوب نمی‌شناسم. 

طرف میره سربازی، وقتی برمی‌گرده بابا و داداشش رو می‌بینه که با کلی ریش جلوی در هستند. می‌زنه زیر گریه و میگه: من طاقتشو دارم. بگین چی شده؟ باباش میگه: آخه احمق! چرا ریش تراشو با خودت برده بودی؟ 

یارو رفت تماشای رقص باله، از اول تا آخرش خواب بود. بعد ازش پرسیدن: چه طور بود؟ گفت: آدمای خیلی خوبی بودن! دیدن من خوابم رو نوک انگشت راه میرفتن 

یارو میره انگلستان و اونجا راننده تاکسی میشه. بهش میگن: سختت نیست فرمون سمت راسته اینجا؟ میگه: والا سخت که ‏نیست. فقط یه مشکلی که دارم اینه که هر وقت تف می‌کنم، می‌افته رو مسافر بغلی 

 هواپیما داشت سقوط می‌کرد. همه داشتن جیغ میزدن به جز غضنفر! ازش می‌پرسن تو چرا ساکتی؟ میگه: ماله بابام که نیست بذار سقوط کنه. 

قطعه ای از شاهکار ادبی غضنفر : شب بود و خورشید به روشنی می درخشید پیرمردی جوان یکه و تنها با خانواده اش در سکوت گوش خراش خیابان قدم زنان ایستاده بود. 

اولی: امان از دست این زنها! زنم تمام دارائی ام را برداشت و رفت. دومی: خوش به حالت! زن من تمام دارائی ام رو برداشت و نرفت 

یه یارو زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه . به نام ... ؟ یارو میگه . اخ اخ . ببخشید .به نام خدا و با سلام یه پیتزا می خواستم 

غضنفر میره خواستگاری. ازش می پرسن چه کاره ای؟ روش نمیشه بگه قصاب، میگه لوازم یدکی گوسفند دارم 

غضنفر میره قهوه خونه ۲ تا چایی میخوره ۵ تا ۱۰ تا ۱۵ تا. قهوه خونه چیه شاکی میشه میگه: بابا خسته نشدی این همه چایی خوردی. میگه: راست میگی واللا قربونت یه چایی بیار بخوریم خستگیمون در بره 

به خنگول میگن بابات مرده میگه نه بابا اصلا امکان نداره, میگن والله مرده, ترکه میگه تا حالا اصلا سابقه نداشته 

طرف به دوستش میگه: من یک دوست دارم که میگه، پدر پدر پدر پدربزرگ خودش رو دیده!! دوستش میگه: حتماً دروغ میگه، همیچین چیزی امکان نداره! میگه: نه دروغ نمیگه فقط زبونش میگیره 

غضنفر میخواسته هواپیما دزدی کنه.میره به خلبانه میگه برو لندن یارو میگه نمیرم. میگه خب برو دبی ، یارو میگه نمیرم.غضنفر میگه پس برو کیش یارو میگه نمیرم غضنفر میگه بابا حد اقل بده یه بوق بزنیم 

به یارو میگن تو شهرتون آثار باستانی دارین؟ میگه نه ولی دارن میسازن 

غضنفر رفت تعلیم رانندگی رفیقش پرسید چطور بود ؟ گفت : گفت خوب بود ولی مربیه خیلی مذهبی بود .. هر طرف من می پیچیدم می گفت یا امام رضا یا ابوالفضل 

به طرف میگن اگر حالت تهوع بهت دست بده چیکار میکنی ؟ میگه : من بهش دست نمیدم

خنگول بالای پل هوایی ایستاده بوده میگه: حالا ما خر، ما نفهم ، ما بی شعور ... اینجا اصلأ آب ردمیشه که پل زدن؟ 

از آیکیو میپرسن بنظر تو سخت ترین کار چیه؟ میگه: نمک تو نمکدون ریختن, چون سوراخ هاش خیلی ریزه 

میدونید اگه یه مرد وارد حموم زنونه بشه چی میشه؟ زنا میکشنش ولی اگه یه زن وارد حموم مردونه بشه مردا همدیگرو میکشن 

غضنفر میره در خونه دوستش و هر چی در میزنه کسی درو باز نمیکنه، با خودش میگه فکر کنم درشون خرابه، بهتره زنگ بزنم 

غضنفر میره جبهه فرداش بر میگرده میگن چرا برگشتی؟ میگه پدر سوخته ها به قصد کشت تفنگ بازی میکردن 

به طرف میگن: حالت چطوره؟ میگه: تازه موکتش کردم 

یه روز یه پسره میره تو مغازه و میگه: آقا کارتی دارین که روش نوشته باشه “تو تنها عشق من هستی” ؟ فروشنده هم میگه : بله .... پسره : لطفا 6 تا ازش بدین 

تهرانیه داشت واسه ابادانیه خالی می بست می گه من یه سگ دارم وقتی میاد خونه در می زنه .... ابادانیه می گه : ولک مگه سگت کلید نداره ؟؟؟؟(فقط بچه آبادان) 

سخت‌ترین سوال کنکور امسال: سهمیه خودرو سواری دوگانه‌سوز دولتی که به صورت آمبولانس وانت است و شبها در آژانس کار می‌کند، چقدر است؟ 

طرف دنباله دختره میکنه ازش جلو میرنه 

می دونی تفاوت شهرداری با صدا و سیما چیه؟ اولی آشغال رو جمع می کنه دومی آشغال پخش می کنه (با استثنا) 

گرگه میره در خونه شنگول و منگول در میزنه، مامانش میگه: بیا تو، بچه ها نیستن 

دوست داری یه خر ماچت کنه یا یه ماچ خرت کنه یا یکی خرت کنه و ماچت کنه یا یکی خرکی ماچت کنه یا یکی اینقدر خر باشه که ماچت کنه؟ 

جاهله میره گواهینامه پایه یک بگیره، ازش می‌پرسن: لرزش پیستون از چیه؟ میگه: از شل بودن سوتین! 

یه روز یه خسیسه به پسرش میگه برو از همسایه دو تا نون بگیر پسرش میره وبرمیگرده میگه همسایه نون نداشت باباش میگه خاک برسر خسیسش کنن برو دو تانون از یخچال خودمون بیار 

 

غضنفر تیپ میزنه میره بیرون، دخترا بهش میگن: بخوریمت! میگه: این گه خوریا به شماها نیومده 

 

غضنفر سر سفره داد میزنه: نون بیارین، نون بیارین! میگن چی شده؟ میگه: آب تو گلوم گیر کرده 

یکی آزمایش ایدز میده، جواب مثبت بوده، میگه: عجب دوره و زمونه‌ای شده، آدم به دستای خودش هم نمیتونه اعتماد کنه 

یارو یک نفر رو میبره پزشکی قانونی و میگه: لطفا جواز دفن اینو صادر کنین. میگن: چرا مرده؟ میگه: سم خورده! میگن: پس چرا زخمی شده؟ میگه: آخه نمیخورد!؟ 

روز قیامت فرشته ها به مردا میگن: اونایی که زن ذلیل بودن سمت چپ بقیه سمت راست. همه میرن سمت چپ فقط یکی نمیره. فرشته ی بزرگ میگه چرا تو نرفتی اونور؟ میگه: خانومم گفته اینجا وایسا 

زن به مرد (وسط س...س): عینکتو دربیار، پاهام زخم شد! چند دقیقه بعد، زن به مرد: عینکتو بزار، الان یه ربعه که داری قالی رو لیس می‌زنی  

مریض: آقای دکتر! همه‌اش فکر می کنم که گاو شده‌ام. دکتر: از کی چنین احساسی داری؟ مریض: از وقتی که گوساله بودم 

غضنفر میره کتابخونه کتابشو پس بده، مسئول کتابخونه میپرسه: کتابش خوب بود؟ غضنفر جواب میده: والله شخصیت زیاد داشت ولی داستانشو نفهمیدم!!! کتابدار : پس شما بودین دفتر تلفن منو اشتباهی بردین؟؟؟ 

آبادانیه میاد تهران سوار اتوبوس میشه بلیط آبادان میده راننده بهش میگه این مال آبادان تو تهران اعتبار نداره میگه وولک خوب نگاه کن روش نوشته آبادان و حومه(اونلی آبادان) 

به یه بچه میگن اون چه حیوونی یه که به ما گوشت، شیر، ماست، کفش، لباس میده؟ بچه میگه: بابام 

نامزد غضنفر به غضنفر می گه: عزیزم اگر می خواهی زنت بشم باید یه عالمه خرجم کنی! غضنفر هم که یک دل نه صد دل عاشق نامزدش بود از فردای همون روز راهی دشت و دمن می شه و شروع می کنه به خر جمع کردن 

مهمان آهسته به پسر صاحبخانه-- پسر جون شما کی ناهار می خورید-- پسر:مامانم گفته:هر وقت شما رفتید 

شباهت آقایون با آگهی بازرگانی چیست؟ شما نمی توانید یک کلمه از حرف های آنها را باور کنید و هیچ چیزی برای زمانی بیش از ۶۰ ثانیه دوام نمی آورد 

به طرف میگن اگه یه دختر بهت راه بده چکار می کنی؟ میگه ازش سبقت می گیرم 

غضنفر تو خیابون به یه دختره میرسه میگه یه بوس بده دختره میگه خفه شو کثافت غضنفر میگه بدبخت واسه خودت گفتم من خودم زن دارم 

یه خسیسه موز میخوره پوستش را میزاره تو دفتر خاطراتش  

طرف پدرو مادر خودش رو می کشه ازش میپرسن چرا کشتی میگه بالاخره بعد از 30 سال به رابطه کثیفشون پی بردم 

از یه بچه میپرسن: چند تا وسیله نشستن نام ببر ؟؟؟ میگه : چهار پایه صندلی چراغ خواب .میگن: مگه رو چراغ خوابم میشینن؟؟؟ میگه اره همین دیشب بابا به مامان گفت : اون چراغ خواب رو خاموش کن بشین روش 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد