محبت

او مهربان است.

محبت

او مهربان است.

کبوتر ها

با تو احساس کردم که تنهایی چقدر سخت است 

و با تو و در کنار تو چقدر می توان حس راحتی داشت 

زمانی که دنیا را مقابل خود می بینم 

و لشکر غم را از پیش سر 

می ترسم 

اعتراف می کنم که دوست داشتنم گاهی از سر ترس است 

ترس تنهایی 

اگر کسی نباشد که نگرانم باشد 

نباشد که برای تن یخ زده ام تکیه گاهی گرم باشد 

مرغ دلم  

نه بال و پری دارد و نه میل پرواز 

فقط زمانی می تواند در آسمان هستی اوج بگیرد 

که کسی آهسته زمزمه کند دوستت دارم 

و احساسم به تو مانند بودن است 

این تمام رمقی است که در کالبد بی جان تنهایی می توان دمید 

دوستت دارم  

در این خجسته روز که می دانی 

شاید لحظه ای و فقط لحظه ای از بودنم خرسند بودی  

همین برایم کافی است که خوشحالم کند 

و بسیار مبارک است برایم که از لب های سرخت عشق را درو می کنم 

و چه سخت برای تو که وجود مهربانت را مثلی گلی به کویر زندگی من بخشیدی 

دوستت دارم بسیار  

 

 

زمانی که دل شکسته ام را با محبتت پیوند دادی  

و آموختی ام که عشق حلال مصیبت هاست 

و دیری است که خوشحالم 

از با هم بودنمان... 

 

 

 

دوستت دارم 

هر چیزی که نثارت کردم کم تر از آنی بود که سزای تو باشد 

... 

لبخند تو برایم بهترین هدیه است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد